امروز ۱۸ مرداد ماه ۱۳۹۸ چهارمین سالگرد اعدام سیروان نژاوی، زندانی سیاسی کُرد در زندان مرکزی تبریز است. شبکه حقوق بشر کردستان به همین مناسبت شرحی از سرگذشت وی از زمان بازداشت تا خاکسپاری در یکی از روستاهای سردشت را منتشر میکند.
«سیروان نژاوی» متولد ۱۸ مرداد ۱۳۶۵، شهروند کُرد اهل سردشت و ساکن شهر کرج بود. وی در تاریخ ۱۴ تیرماه ۱۳۹۰ در حالی که مدت کوتاهی از مراسم نامزدیاش میگذشت، توسط نیروهای امنیتی وابسته به اداره اطلاعات در کرج بازداشت و مستقیما به بازداشتگاه وزارت اطلاعات در ارومیه منتقل شد.
بعد از دو روز یکی از دوستان وی نیز به نام «ابراهیم عیسیپور» در سردشت بازداشت شد. هر دو نفر به مدت یک ماه و نیم در سلول های انفرادی تحت فشار نگهداری شدند و به اتهام همکاری با حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) مورد بازجویی قرار گرفتند. بازجویان در نهایت موفق شدند زیر فشار شکنجه های شدید جسمی و روانی، آنها را مجبور به اعتراف علیه خود کنند. این اعترافات اجباری چند ماه بعد از شبکه تلویزیونی پرس تی وی پخش شدند.
این دو شهروند بازداشتی پس از اتمام بازجویی ها و انجام اعترافات اجباری به زندان مهاباد منتقل و در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۹۱ بدون حضور وکیل تعیینی در شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به ریاست قاضی «جوادیکیا» به اتهام «محاربه» از طریق همکاری با پژاک محاکمه و به «اعدام» محکوم شدند. همزمان با صدور این حکم در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ هر دوی این افراد به زندان مرکزی ارومیه انتقال یافتند. بعد از مدتی احکام اعدام هم در دادگاه تجدیدنظر و پس از آن در دیوان عالی کشور تایید شدند.
سیروان نژاوی و ابراهیم عیسیپور در زندان ارومیه به صورت مستمر از سوی دفتر ویژه اداره اطلاعات مستقر در زندان تحت فشار بودند و بارها در مورد اجرای حکم اعدام تهدید شدند. آبان ماه ۱۳۹۳ این دو زندانی همراه ۲۸ زندانی سیاسی و عقیدتی دیگر در اعتراض به فشارهای دفتر ویژه اداره اطلاعات و همچنین شرایط دشوار نگهداری بدون تفکیک جرایم در زندان دست به اعتصاب غذای ۳۳ روزه زدند. به دنبال این اعتصاب غذای جمعی در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ سیروان و ابراهیم همراه چهار زندانی دیگر به نام های یونس آقایان، سامان نسیم، علی افشاری و حبیب افشاری از بند ۱۲ به مکانی نامعلوم منتقل شدند.
بعدها مشخص شد هر ۶ زندانی ابتدا از بندهای خود به بخش اعزام زندان مرکزی ارومیه منتقل شده و در آنجا توسط دو اتومبیل مخصوص نقل و انتقال زندانی ها در محفظهایی قفس گونه به یک ساختمان مخفی در شهر ارومیه انتقال یافتهاند. پس از نگهداری موقت این زندانیان به صورت گروههای دو نفره جدا از هم در این ساختمان، علی و حبیب افشاری به زندان قزوین، سامان نسیم و یونس آقایان به زندان زنجان و سیروان نژاوی و ابراهیم عیسیپور به زندان مرکزی تبریز منتقل شدند.
این دو زندانی سیاسی بعد از انتقال به زندان مرکزی تبریز به دستور اداره اطلاعات با دستبند و پابند به بند ویژه زندان مشهور به بند مجازات انتقال یافتند و از حق ملاقات و تماس با خانواده محروم بودند. آنها در اعتراض به این محدودیت ها و محرومیت ها مجددا به مدت ۱۱ روز اقدام به اعتصاب غذا کردند. نهایتا بعد از حدود ۷۰ روز نگهداری در شرایط سخت سلول بند ویژه که حتی حق استحمام نیز نداشتند، در حال که هر دوی این افراد به دلیل تغذیه نامناسب دچار کاهش وزن شدید شده بودند در تاریخ ۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ سیروان به بند ۹ و ابراهیم به بند متادون منتقل شدند. هر دو این بندها از کثیفترین بندهای این زندان بودند.
اواخر خرداد ماه همان سال ابراهیم عیسیپور از زندان مرکزی تبریز به زندان مرکزی ارومیه بازگرداننده شد ولی سیروان نژاوی همچنان در بند ۹ زندان مرکزی تبریز باقی ماند. وی طی این مدت شدیدا تحت فشار بود و از هرگونه ارتباط و توضیح وضعیت خود به دیگر زندانیان منع شده بود.
روز شنبه ۱۷ مرداد ماه ماموران زندان بدون هر گونه اعلام قبلی سیروان را بند به قرنطینه زندان تبریز منتقل کردند و شامگاه روز یکشنبه ۱۸ مرداد ماه دقیقا همزمان با روز تولدش در سن ۲۹ سالگی، حکم اعدام وی بدون اطلاع خانواده و وکیل و حتی حق انجام آخرین ملاقات در محوطه این زندان اجرا شد.
یک منبع آگاه پیشتر در خصوص شیوه اعدام سیروان نژاوی به شبکه حقوق بشر کردستان گفته بود :« روز ۱۸ مرداد ماه چند تن از ماموران وزارت اطلاعات از تهران به همراه چند نفر از مسئولین اداره اطلاعات ارومیه به زندان تبریز رفته بودند. از ساعت ۶ الی ۱۰ صبح آن روز زندان به طور کامل تحت کنترل امنیتی قرار داشت. نیروهای امنیتی حتی اجازه آمد و رفت به مأمورین و زندانبانان را تا اجرای حکم سیروان نژاوی ندادند.»
این منبع از طریق همبندیهای سیروان به جزئیاتی از شب اجرای حکم دست یافته بود: « حکم در محل اجرای اعدامهای دیگر صورت نگرفت، بلکه در محل ویژهایی که به “حصار کارگاه” معروف است، اجرا شد. گفته میشود وقتی سیروان را پای چوبه دار بردند، اجازه نداده تا ماموران طناب اعدام را به گردن وی بیاندازند. او با روحیه بالا پای چوبه دار رفته و طناب را به گردن خود آویخته و شعار سر داده بود.»
بعد از ظهر همان روز مسئولان زندان طی تماس تلفنی، اجرای حکم اعدام سیروان نژاوی را به خانوادهاش اطلاع میدهند و از آنها میخواهند جهت تحویل جسد به زندان تبریز مراجعه کنند. خانواده سیروان از سردشت و مهاباد راهی تبریز میشوند و جسد سیروان که به سردخانه گورستان شهر منتقل شده بود را تحویل میگیرند و به سمت سردشت حرکت میکنند.
در را بازگشت، نرسیده به پاسگاه ایست بازرسی «ربط» از توابع شهرستان سردشت، ماموران اداره اطلاعات مسیر اتومبیل خانواده را مسدود کرده و با تهدید و توسل به زور جسد را از خانواده میگیرند و به سردخانه بیمارستان سردشت منتقل میکنند. ماموران امنیتی به خانواده سیروان اعلام کرده بودند که مسئولان زندان تبریز به اشتباه جسد را به آنها تحویل دادهاند و سیروان باید در همان تبریز دفن میشد.
در نهایت با تجمع خانواده، بستگان و آشنایان در مقابل بیمارستان، ماموران امنیتی با گرفتن تعهد از خانواده سیروان مبنی بر عدم برگزاری هرگونه مراسم بزرگداشت در مسجد و به شرط برگزاری خیلی محدود مراسم ختم در منزل خانوادگی، با تحویل جسد به خانواده موافقت میکنند. ابتدا قرار بود که سیروان نژاوی در زادگاهش «نلاس» به خاک سپرده شود، ولی با فشار نیروهای امنیتی خانواده مجبور شدند او را در گورستان روستای «آغلان» از توابع شهرستان سردشت دفن کنند.