یک فعال حقوق بشر به شبکهی حقوق بشر کُردستان گفت: « ظهر دیروز پنج شنبه ۲۴ دیماه زندانی سیاسی کُرد زمضان احمد کمال علیالرغم نیاز به عمل جراحی از بیمارستان به زندان رجایی شهر کرج بازگرداننده شد.»
به گفتهی این فعال حقوق بشر،« بعد از انتقال مجدد این زندانی سیاس به زندان رجایی شهر کرج مشخص شده است که دلیل به کما رفتن ۶ روزه ایشان ضرب و شتم توسط ماموران و مسولین زندان بوده است.»
این زندانی سیاسی با انتشار نامهایی سرگشاده به گزارشگر ویژه سازمان ملل که به امضای ۲۲ زندانی سیاسی دیگر رسیده است در خصوص وضعیت خویش از زمان بازداشت تاکنون توضیحاتی ارایه داده و بروز هر گونه اتقاق در آینده را برای خویش بر عهده مسئولین امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی دانسته است.
نسخهایی از این نامه که برای انتشار در اختیار شبکهی حقوق بشر کُردستان قرار گرفته است بدین صورت است:
گزارشگر ویژه سازمان ملل، جناب آقای دکتر احمد شهید
با سلام،
این نامه را خطاب به شما مینویسم که شاید صدای خسته و رنج کشدهام را بتوانم از طریق شما به گوش تمام نهادهای حقوق بشری و آزادیخواهان دنیا برسانم.
من رمصان احمد کمال اهل کوبانی در کُردستان سوریه هستم که در تاریخ ۱۷ تیرماه سال ۸۷ در نزدیکی شهر ماکو در کُردستان ایران توسط نیروهای اطلاعات آن منطقه به اتهام عضویت در پ ک ک دستگیر شدم که در هنگام دستگیری مورد اصابت ۵ گلوله از ناحیه شکم ، دست و پا قرار گرفتم و تا به امروز در زندانهای زیادی محبوس بودهام ( ماکو، قزوین ، ارومیه ، رجایی شهر و اوین )در این مدت با مشکلات زیادی مواجه شدهام از جمله معالجه دستم که تا به امروز تقریبا فلج شده است.
در طول این ۸ سال زندانم دو بار دستم را معالجه کردهاند در داخل خود زندان، که نتیجهاش فلج شدن آن بوده است. نزدیک به یک سال پیش برای مداوای دستم که رنج زیادی از آن کشیدهام و میکشم در زندان قزوین دست به اعتصاب غذا زدم که دادستان قزوین دستور معالجه دوباره من را صادر کرد و در نتیجه به زندان رجایی شهر که قبلا در آنجا عمل شده بودم متنتقل شدم ولی باز به دلیل عدم معالجه و امکانات لازم در زندان باعث بدتر شدن دستم شده است که با پیگیرهای فراوان چند روز پیش توانستم صدور مجوز به بیمارستان خصوص را از دادستان دریافت کنم.در نهایت در تاریخ ۱۱ دیماه نوبت بیمارستان فرا رسید و هنگام رفتن در داخل خود زندان با ضرب و شتم وحشیانه و غیرانسانی مامورین و مسئولین زندان رجایی شهر مواجه شدم.
از طریق ضرباتی که به وسیله باتوم و لگد خوردن به ناحیه سرم که متعاقب آن دچار خونریزی شدید از گوش و بینی شدم که هنوز آثار آن باقی مانده است و به خاطر آن ۶ روز در حالت کمای مطلق بودم و در مقایل پیگیری همبندیانم از زندان حفاظت زندان نه تنها منکر این اتفاقات شدهاند بلکه ادعا کردهاند که کما رفتن اینجانب به دلیل مسمومیت دارویی بوده و هر گونه ضرب و شتمی را انکار کردهاند در حالی که آثار آن ضرب و شتم در حال جاضر نیز باقی مانده است، لذا با توجه به ماموریت جنابعالی وظیفه خود میدانم که این اعمال ضد آنسانی که قبل از این در چندین مورد برای دیگر زندانیان سیاسی اتفاق افتاده است به اطلاع جناب عالی برسانم و اعلام میدارم که در صورت هر گونه اتفاق ناخوشایندی برای اینجانب، تمام مسئولیت آن متوجه مقامات امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی بوده و پیشاپیش از جنابعالی و دیگر نهادهای بین المللی تنها درخواست رسیدگی به پروندهام را دارم که در صورت پیش آمدن هر گونه اتفاقی در آینده اعلان جرم میکنم.
ضمنا تنی چند از زندانیان سیاسی سالن ۱۲ زندان گوهردشت که با امضای این نامه مفاد آن را تایید و تصدیق مینمایند عباتند از :
۱. سعید ماسوری
۲. سعید شیرزاد
۳. زانیار مرادی
۴. لقمان مرادی
۵. صالح کهندل
۶. لطیف حسنی
۷. شاهین ذوقیتبار
۸. رضا اکبری
۹. خالد حردانی
۱۰. کریم معروف عزیز
۱۱. پیروز منصوری
۱۲. باتید شاه محمداف
۱۳. امید قاضیانی
۱۴. فرید آزموده
۱۵. حمزه سواری
۱۶. بهزاد ترحمی
۱۷. وحید اصغری
۱۸. پیمان عارفی
۱۹. ابوالقاسم فولادوند
۲۰. مسعود عرب چوبدار
۲۱. هوشنگ رضایی
۲۲. ایرج حاتمی