در حالی که بیش از دو ماه از دستگیری فرهاد عبدالله ‌پور، شهروند اهل اشنویه می گذرد اما هنوز از سرنوشت نامبرده خبری در دست نیست.
فرهاد عبدالله پور اهل اشنویه و برادر هدایت عبدالله‌پور، یکی از زندانیان سیاسی کُرد محکوم به اعدام است که در تاریخ ۹ تیرماه سال جاری توسط نیروهای امنیتی و لباس شخصی در محل کار خود در اشنویه بازداشت شده است. در این خصوص، شبکه حقوق بشر کُردستان با ابوبکر عبدالله‌پور، پدر این دو زندانی سیاسی کُرد مصاحبه ای انجام داده که در ادامه به جزئیات آن پرداخته می شود:
ابوبکر عبدالله ‌پور در گفتگو با شبکه حقوق بشر کُردستان ضمن ابراز نگرانی از ادامه بی‌خبری از وضعیت فرزندش فرهاد عبدالله‌ پور اظهار داشت که در صبح ۹ تیرماه ۹۷ هنگامی که فرهاد در حال باز کردن مغازه‌اش بوده است توسط تیمی از نیروهای امنیتی و لباس شخصی همراه با ضرب و شتم بازداشت و فورا به مکان نامعلومی منتقل می‌شود. بعدها مشخص شد که فرهاد به سازمان اطلاعات ارومیه منتقل شده است.
از سال‌ها پیش، هدایت و فرهاد با همدیگر در پایین منزل خودمان در مغازه لنت‌کوبی و ترمز سازی مشغول به فعالیت بودند اما هم اکنون هر دوی آنها به اتهامات واهی بازداشت شده‌اند. خانه ما تقریبا چند متری با پایگاه سپاه ‌پاسداران فاصله دارد و دوربین‌هایی که در آن محل نصب شده‌اند کاملا بر فضای اطراف خانه ما تسلط دارند. از این رو پس از صدور حکم اعدام هدایت در شعبه یک دادگاه ارومیه و همچنین بازداشت اخیر پسر دیگرم فرهاد، بسیار تحت فشار هستیم و حتی چندین بار از سوی نیروهای امنیتی و لباس شخصی تهدید شده‌ام و در همین اواخر به دلایل نامعلومی به مدت چند ساعت از سوی اداره اطلاعات بازداشت شدم. طی بازداشتم از من خواستند که در مورد فرزندانم همچنان سکوت کنیم. همچنین اصرار داشتند که وضعیت کنونی و پرونده مربوط به پسرم، فرهاد، را به هیچ عنوان رسانه‌ای نکنیم و در این باره با هیچ کسی مصاحبه نکنیم. در حال حاضر شرایط موجود به گونه‌ای است که حتی خودم جرئت نمی‌کنم پس از تاریکی هوا از منزل خارج شوم.

فرهاد عبدلله پور

ابوبکر عبدالله‌ پور در ادامه گفتگو با شبکه حقوق بشر کُردستان اظهار داشت که روزی که فرهاد بازداشت شد نیروهای امنیتی به بهانه جستجوی اسلحه در منزل مسکونی ما و همچنین در مغازه با بی احترامی و اهانت تمام منزل و مغازه را تفتیش کردند. وی تاکنون بارها جهت اطلاع از وضعیت فرهاد به دادگاه و اطلاعات سپاه در ارومیه مراجعه کرده‌ است ولی پاسخی مبنی بر روشن بودن سرنوشت او دریافت نکرده‌ است.
ابوبکر عبدالله ‌پور همچنین در ادامه این گفتگو در ارتباط با ملاقات حضوری با فرزندش در دادگاه گفت که یک روز بعد از دستگیری فرهاد، وی را به همراه شخصی دیگر که گویا او هم در همان روز بازداشت شده بود به دادگاه آوردند. چهره و صورت فرهاد بسیار آشفته و پریشان بود و به وضوح آثار شکنجه در صورت وی معلوم بود. در صحبت با من اظهار داشت که در ۲٤ ساعت گذشته به شدت زیر شکنجه بوده است. دلیل دستگیری اش را داشتن «اسلحه» و «همکاری با یکی از احزاب کُرد» عنوان کرد. فرهاد در ادامه اظهار داشت که وی اتهامات را قبول نکرده‌ است. دقیقا همان اتهامی که به پسرم هدایت در خردادماه سال ۹٥ زده شد و حکم اعدامش را صادر کردند. در اولین روز دادگاه به ما گفتند که باید با زبان فارسی یا ترکی با فرهاد صحبت کنیم در غیر این صورت اجازه نداشتیم با وی صحبت کنیم. مادر فرهاد هم که به هیچ یک از این زبان ها تسلط نداشت اجازه پیدا نکرد با فرهاد صحبت کند. وی تنها با ایما و اشاره با وی صحبت می کرد. در چنین وضعیتی، پسرم فرهاد نتوانست تحمل کند و با حالتی عصبی بعد از چند دقیقه خواستار اتمام ملاقات شد. ملاقات ما کمتر از ده دقیقه طول کشید. پس از این ملاقات چندین بار به داگاده مراجعه کردم که هر بار قرار بازداشت را تا ده روز تمدید می‌کردند و دلایل آن هم

هدایت عبدالله‌ پور

نامشخص بود. جواب مشخصی نمی‌گرفتیم تا این که آخرین بار که به دادگاه مراجعه کردم گفتند ما دیگر قرار بازداشت را تمدید نکرده‌ایم و این که من بایستی از این به بعد برای کسب اطلاع از وضعیت پسرم فرهاد به اطلاعات سپاه مراجعه کنم. پس از مراجعه و پییگیری‌های صورت گرفته، سرانجام با مادرش موفق شدیم در جلوی ورودی اطلاعات، فرهاد را ملاقات کنیم. در این ملاقات هم مجبور شدیم با زبان غیرکردی صحبت کنیم در نتیجه این ملاقات هم زیاد طول نکشید. بعد از این ملاقات که یک ماه پیش بود دیگر موفق نشدیم وی را ببینیم و از سرنوشت وی خبری نداریم. این اتفاقات در حالی است که مدتی پیش از سوی شخصی خبر کشته شدن فرهاد در زیر شکنجه را به مادرش دادند که پس از شنیده شدن این خبر حال مادرش بد شد و مجبور شدیم وی را به بیمارستان منتقل کنیم. وی چند روز در بیمارستان بستری شد. این خبر و همچنین ادامه بلاتکلیفی از سرنوشت پسرم شرایط را برای‌ ما بسیار بغرنج‌تر از قبل کرده است. پس از این خبر به همراه عمو و بستگانش به اداره فرمانداری مراجعه کردیم و خواستار روشن شدن قضیه شدیم که اطلاع دادند در تماسی که با اطلاعات ارومیه داشته‌اند از زنده بودن فرهاد خبر داده‌اند.

ولی این کافی نیست و هیچ چیزی در این باره روشن نیست. اگر پسرم زنده است پس چرا اجازه ملاقات نمی‌دهند؟ چرا او را دادگاهی نمی‌کنند؟ چرا نمی‌گذارند تماسی با مادرش داشته باشد؟ ابهامات زیادی در مورد وضعیت پسرم وجود دارد که هیچ نهادی مایل به پاسخ‌گویی نیست. طبق گفته های وی، هیچ کس و هیچ نهادی در چنین مواقعی پاسخگو نیست و جایی برای دادرسی وجود ندارد. قوه قضاٸیه در کردستان رسما از اداره اطلاعات و سپاه دستور می‌گیرد و نمی‌دانیم در چنین وضعیتی بایستی صدای خود را به گوش چه کسانی برسانیم؟ صدور حکم اعدام پسرم، هدایت، نیز با پافشاری و دخالت دستگاه اطلاعات و سپاه صادر شد و حتی شورای شهر، امام جمعه و افراد محله با نوشتن نامه‌ای شهادت دادند که پسرم هدایت و فرهاد بی‌گناهند و ارتباطی با هیچ یک از احزاب نداشته‌اند.