روز گذشته شعبه ۱۲ دادگاه جرائم ارومیه با ارسال ابلاغیه‌ای به زندان مرکزی ارومیه، از انتقال سامان نسیم در طی دو هفته آینده به پزشکی قانونی ارومیه جهت بررسی تعیین وضعیت رشد عقلی و بلوغ در زمان بازداشت خبر داده است.

یک منبع آگاه به شبکه حقوق بشر کُردستان گفت:« روز پنج شنبه ۸ تیرماه اجرای احکام زندان مرکزی ارومیه با احضار سامان نسیم، ابلاغیه‌ای به وی تحویل داده که بر اساس آن یک هیئت ۵ نفره از سوی پزشکی قانونی ارومیه باید ظرف دو هفته آینده “وضعیت رشد عقلی و سن بلوغ” این زندانی سیاسی را در زمان بازداشت بررسی و نتیجه را به دادگاه ابلاغ نماید. پیشتر طی یک سال گذشته این زندانی سیاسی چندین بار به پزشکی قانونی ارومیه منتقل و از سوی یک هیئت ۳ نفره مورد معاینه قرار گرفته بود اما به دلیل ابهامات زیاد در نظر نهایی هیئت، اینبار قاضی عرب باغی، رئیس شعبه ۱۲ دادگاه جزایی پرونده را به هیئت ۵ نفره ارجاع داده است.»

این منبع در ادامه افزود،« آخرین جلسه دادگاهی این زندانی سیاسی در ۱۲ خردادماه با حضور هیئت سه نفره پزشکی قانونی در شعبه ۱۲ دادگاه جزایی برگزار شده بود و بعد از قانع شدن قاضی پرونده در خصوص نظر نهایی این هیئت، بار دیگر پرونده به پزشکی قانونی ارجاع داده شده است. در طول چند سال گذشته احتمال اجرای حکم اعدام سامان نسیم با واکنش‌های گسترده بین المللی همراه بوده و هم‌اکنون حساسیت این پرونده بهانه‌ایی برای تسویه حسابهای سیاسی سپاه پاسداران با دولت روحانی در کُردستان شده است. »

این منبع در خصوص وضعیت روحی سامان نسیم اعلام کرد: به دلیل شکنجه‌های شدید در زمان بازداشت و انتقال وی برای اجرای حکم اعدام در بهمن ماه سال ۹۳، فشار روحی و روانی شدیدی بر او وارده کرده بود و در کنار آن بلاتکلیفی سه ساله‌‌ی این پروندە نیز نگرانی وی را دوچندان کرده است.»

سامان نسیم، متولد ۲۹ شهریورماه سال ۷۲ شهر مریوان در ۲۷ تیرماه سال ۹۰ زمانی که زیر ۱۸ سال سن داشت، توسط نیروهای سپاه پاسداران در مرز سردشت بازداشت شد.

این زندانی سیاسی در بهمن ماه سال ۹۳ با انتشار نامه‌ای سرگشاده در خصوص نحوه بازداشت و شکنجه‌اش در بازداشتگاه امنیتی شهر ارومیه می‌گوید: “ این آغازی بود برای ۹۷ روز شکنجه و عذاب. در تمام مدتی که در بازداشت بودم به هر شیوه و با هر وسیله ای شکنجه گردیدم. روزهای ابتدایی میزان شکنجه ها به حدی بود که توان راه رفتن نداشتم. تمام اعضای بدنم سیاه و کبود شده بود. برای ساعتها از دست ها و پاهایم آویزانم کردند. در تمام مدت زمان بازداشت بازجویی و شکنجه چشم بندی بر روی چشمانم بود که امکان رویت ماموران شکنجه و بازجو برایم میسر نبود. تمام روشهای غیر انسانی و غیرقانونی را برای گرفتن اعتراف از من بکار گرفته شد. بارها به من گفتند که اعضای خانواده ات شامل پدر و مادر و برادرم را دستگیر کرده‌اند، به من می‌گفتند که تو را هم مانند رفقایت با لودر خاک می کنیم. می‌گفتند همینجا می‌کشیمت و روی قبرت بتون می ریزیم!.”

این زندانی سیاسی درباره صدور حکم اعدام در نامه‌اش چنین می‌گوید :” در یک نوبت دادگاهی شدم که تغییری در سناریوی از پیش تعیین شده نداشت. بعد از ابلاغ حکم در تاریخ ۲۱ بهمن ماه سال ۱۳۹۱ از مهاباد با تدابیر شدید امنیتی با توهین و بدرفتاری ماموران بدرقه به زندان مرکزی ارومیه منتقل شدم و حکم اعدام صادر شده از سوی دادگاه انقلاب مهاباد نیز بعد از دو سال از سوی دیوان عالی کشور تایید گردید. نتیجه درخواست اعاده دادرسی اینجانب هنوز نامعلوم می باشد و به دلیل قطعی بودن حکم هر لحظه اجرای حکم من وجود دارد.”

آذرماه سال ۹۲ بعد از قطعی شدن حکم در شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور، پرونده جهت اجرای حکم به اجرای احکام زندان ارسال شد و نهایتا به وکیل اعلام شد که در تاریخ ۳۰ بهمن‌ماه سال ۹۳ حکم اعدام اجرا خواهد شد.

روز چهار شنبه ۲۹ بهمن ماه سال ۹۳ سامان به همراه پنج زندانی سیاسی دیگر محکوم به اعدام به نامهای؛ سیروان نژاوی، ابراهیم عیسی‌پور، یونس آقایان، علی و حبیب افشاری از بندهای خویش به بخش اعزام زندان مرکزی ارومیه منتقل شدند و در آنجا هر ۶ زندانی به صورت گروه دو نفره از هم جدا شده و توسط کاروان ماموران وزارت اطلاعات علی و حبیب افشاری به زندان قزوین، سامان نسیم و یونس آقایان به زندان زنجان و سیروان نژاوی و ابراهیم عیسی‌پور به زندان مرکزی تبریز منتقل شدند.

سامان نسیم و یونس آقایان به مدت یک هفته در یک سلول عمومی در قرنطیه‌ زندان زنجان نگهداری شده و بعدا به سلولهای انفرادی بازداشتگاه اداره اطلاعات زنجان منتقل شدند. هر دو زندانی به مدت ۱۲۰ روز بدون حق ملاقات و تماس با خانواده در سلول نگهداری شده بودند. در این مدت ماموران امنیتی اعلام کرده هر لحظه احتمال اجرای حکم آنها وجود دارد و عدم تحمل این شرایط سخت موجب شد سامان نسیم اجرای سریع حکمش را درخواست نماید تا از این وضعیت که به مانند کابوس برایش بوده است، رهایی یابد.

بعد از گذشت چهار ماه باردیگر به زندان زنجان بند عمومی منتقل شدند. روز ۲۰ تیرماه بعد از ۵ ماه بی‌خبری مطلق این زندانی با خانواده خویش تماس تلفنی گرفت و از نگهداری خویش در زندان زنجان خبر داد. سپس در ۲۸ شهریورماه این زندانی سیاسی از زندان مرکزی زنجان مجددا به زندان مرکزی ارومیه منتقل شد.