اگر چه با تصویب طرح دوفوریتی ساماندهی کولبران در مجلس و سفر کمیته حقیقت‌یاب مجلس به مناطق مرزی، به نظر می‌رسد صدا و مطالبات کولبران به قانونگذاران رسمی جمهوری اسلامی رسیده است ولی تا کنون تصمیم و راه حل عملی برای حل با این معضل اتخاذ نشده و همزمان با مرگ کولبران، مقابله با پدیده کولبری در ابتدای راه قرار دارد.

به گزارش شبکه حقوق بشر کُردستان و به نقل از کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، چند عضو کمیته حقیقت‌یاب مجلس برای پیگیری مشکلات کولبران، روز هجدهم اسفند، برای بررسی میدانی مشکلات کولبران از مرزهای تمرچین و پیرانشهر در استان آذربایجان غربی دیدن کردند. رسول خضری، نماینده پیرانشهر در مجلس شورای اسلامی، به خبرگزاری ایسنا گفته است که در این بررسی مشکلات و مطالبات کولبران بررسی شده و رسیدگی به آن در دستور کار مجلس قرار خواهد گرفت.

«بیمه تامین اجتماعی، بیکاری، مستمری، از کار افتادگی و دیه»، «تشکیل تعاونی مرزنشینان»، «آسفالت شدن مسیرهای کولبری برای تردد با وسایل نقلیه»، «کوتاه شدن دست واسطه‌ها و دلالان» و «صرف درآمد مرزی برای عمران و آبادی شهرهای مرزی» ۵ مطالبه اصلی است که به گفته عضو کمیته حقیقت‌یاب مجلس، تامین آنها می‌تواند به بهبود وضعیت کولبران کمک کند.

این عضو کمیته حقیقت‌یاب مجلس برای بررسی وضعیت کولبران در پایان گفت که گزارش این کمیته به کمیسیون امنیت ملی ارائه خواهد شد و در صورت لزوم در صحن علنی مجلس نیز قرائت خواهد شد و قرار است این گزارش در طرح مجلس برای ساماندهی کولبران مورد استفاده قرار گیرد ولی، به زمان بررسی و یا پذیرش و رد مطالبات کولبران اشاره‌اس نکرد

مرگ دست‌کم هفت کولبر طی بهمن و اسفند به دلیل سرمازدگی

سفر چند عضو کمیته حقیقت‌یاب مجلس یک ماه پس از مرگ شش کولبر به دلیل ریزش بهمن و یک روز پس از مرگ کامران، کولبر هفده ساله‌ به دلیل سرمازدگی در مرزهای غربی کشور انجام شد. طی بهمن ماه و اسفند سال ۱۳۹۵ دست کم هفت کولبر در شهرهای سردشت و پیرانشهر استان آذربایجان غربی به دلیل سرمازدگی و کمبود و یا تاخیر مراقبت‌های درمانی جان خود را از دست داده‌اند.

محمد دانش، فعال مدنی ساکن مریوان، پانزدهم بهمن ماه به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که طی روزهای نهم تا یازدهم بهمن، دستکم شش کولبر کُرد در پی ریزش بهمن در ارتفاعات سردشت و پیرانشهر جان خود را از دست داده‌اند.

مرگ کولبرها واکنش‌های گسترده‌ای را در پی داشت. مقام‌های محلی «کمیته ویژه ای» برای بررسی آن تشکیل دادند، ۳۰ نماینده مجلس طرحی دو فوریتی را تدوین و امضا کردند و ۶۰ فعال مدنی کُرد درنامه‌ای به حسن روحانی نوشتند: «نظر به جایگاه قانونی و حقوقی و مسئولیتی که مردم به شما سپرده‌اند در کوتاه‌مدت اقدامات مثبتی برای حمایت و دلجویی از ‌آسیب‌دیدگان انجام دهید و در درازمدت در جهت توسعه این مناطق و ایجاد مشاغلی که شهروندان بتوانند از حقوق قانونی و شهروندی خویش برخوردار و در کمال آرامش، امنیت و عزت از زندگی سربلندانه‌ای برخوردار باشند، برنامه‌ریزی» کنید.

شنبه شب نهم بهمن ۱۶ کولبر کُرد در ارتفاعات سردشت با ریزش بهمن مواجه شدند که چهار کولبر به نام‌های هیوا ابراهیمی‌نیا ۲۲ ساله، علی محمدزاده ۱۸ ساله، شیرزاد عبدالهی ۲۷ ساله، محمد حمزه زاده ۲۲ ساله با مدفون شدن در زیر برف جان خود را از دست دادند و یک تن نیز در بیمارستان جان سپرد. پس از آن روز دوشنبه یازدهم بهمن نیز سه کولبر دیگر در ارتفاعات پیرانشهر گرفتار بهمن شدند که دو تن با تلاش امدادگران داوطلب نجات پیدا کردند اما یکی از آنها به دلیل مدفون شدن در زیر بهمن جان سپرد.

خبرگزاری ایلنا نیز در شانزدهم اسفند از مرگ «کامران رشکه» یک کودک کولبر ۱۷ ساله به دلیل سرمازدگی در سردشت خبر داد.

محمد دانش ریشه پدیده کولبری را «مشکلات اقتصادی و کمبود شدید فرصت‌های شغلی در کردستان» عنوان کرد و به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «در کردستان تقریبا هیچ کارخانه یا فرصت شغلی وجود ندارد و برای اغلب مردم منطقه و مخصوصا طبقات محروم‌تر چاره ای جز روی آوردن به کولبری و انتقال کالاها از مسیرهای سخت و صعب العبور کوهستانی ندارد.»

در میان کولبرانی که جانشان را در آوار بهمن از دست دادند، دست‌کم نام دو دانش آموز دیده می‌شود؛ کامران رشکه و علی محمدزاده، حمزه محمدزاده پدر علی گفته است: «علی ١٨ سالش بود. روزها در مدرسه درس می‌خواند و ظهرها از مدرسه که برمی‌گشت می‌رفت سیم‌کشی ساختمان. از بچگی هزینه درس و مدرسه‌اش را خودش تامین می‌کرد. اما این‌بار نمی‌دانم چه شد. با رفیق‌هایش قرار گذاشتند و برای ١۵٠ یا دویست هزارتومان پول نقد زجر و سختی این راه را به تن‌شان خریدند و رفتند کولبری. حالا ما ماندیم و جای خالی علی در خانه.» روزنامه شهروند از قول پدر علی محمدزاده نوشت که «او اولین بار بود که به کولبری رفته بود تا شهریه ٨٠٠ هزار تومانی مدرسه اش را دربیاورد و برای آخرین بار در کوه‎‎های سردشت نفس کشید و دیگر برنگشت.»

خانواده علی محمدزاده در روستای بیوران علیای شهرستان سردشت سکونت دارند. علی محمد‌زاده یکی از کولبرانی است که همراه با ١۵ نفر دیگر با بار «خشکبار» به سمت مرز عراق رفتند و گرفتار بهمن شدند و او به همراه ٣نفر دیگر جان‌شان را از دست دادند.

شیرزاد عبداللهی ٢٧ ساله بود، کارگر ساختمانی فصلی یکی دیگر از کولبران کشته شده است. بسرین احمدی، همسر ۲۴ شیرزاد عبداللهی گفته است: « باران، دختر دو ساله شان که بیمار است و شیرزاد برای پیدا کردن پول فیزیوتراپی او ، برای سومین بار بود که به دل کوه زد و درست در روز تولد “باران” کشته شد.»

کولبران؛ نان‎آوران بار بردوش و مرگ در پیش

«کولبر» به افرادی اطلاق می‌شود که به دلیل فقدان اشتغال و مشکلات گسترده اقتصادی در مناطق مرزی از روی ناچاری و با دریافت دستمزدی ناچیز اقدام به حمل کالا از ایران به عراق و برعکس از نقاط «غیررسمی‌ گمرکی» می کنند. کالاهایی که از ایران به آن طرف مرزها توسط کولبران منتقل می شود انواع سوخت چون گالن‌های بنزین و گازوئیل، خشکبار و برخی تولیدات داخلی است اما آنچه کولبران به ایران منتقل می کنند بیشتر «لوازم خانگی» از جمله تلویزیون و یخچال و برخی کالاهای خارجی دیگر است.

آمار کامل و دقیقی از کولبران توسط نهادهای مسئول اعلام نشده است اما به گفته رسول خضری نماینده سردشت در مجلس شورای اسلامی «در منطقه سردشت و پیرانشهر ٨ تا ۱۰‌ هزار نفر برای تأمین معاش خود به‌عنوان کولبر کار می‌کنند.»

سه استان کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی در نوار مرزی ایران با عراق و ترکیه محل اصلی فعالیت کولبرهاست.

کولبری یکی از خطرناکترین شغل ها به حساب می‌آید چون از نظر دولت انتقال کالاها توسط کولبران قاچاق محسوب می‌شود اما کولبران نه صاحب کالا هستند، و نه در سود واردات یا صادرات آن شریکند. آنها کارگران روزمزدی هستند که تنها به ازای دستمزدی که می گیرند اقدام به حمل کالا بر روی دوش خود می کنند.

شلیک مرزبانان به کولبران، انفجار مین، پرت شدن از کوه، بهمن و یخبندان، سیل و سایر حوادث طبیعی از جمله خطراتی است که کولبران را تهدید می‌کند. آنها برای پنهان شدن از دید ماموران ماموران مرزی و دوری از تیراندازی ماموران، مجبورند به مسیرهای صعب العبورتری چون با عبور از سیم‌های خاردار و میدان مین، ارتفاعات صعب‎العبور و پرتگاه‎هایی روی بیاورند که خطرناک‌تر است و البته دسترسی نیروهای امدادی نیز در مواقع لزوم به چنین مسیرهایی سخت و گاه غیرممکن است و این موضوع احتمال مرگ و مصدومیت شدید کولبران را افزایش می‌دهد.

روزنامه مردم سالاری گزارش داده که اگر چه «کشته شدن کولبران این بار نه به دلیل تیراندازی نیروهای مرزبانی ایران، بلکه به دلیل سقوط بهمن و در نتیجه بروز بلای طبیعی بوده» اما «تاکنون صدها کولبر توسط مرزبانان و نیروهای انتظامی‌ایران کشته شده‎‎اند.»

شهاب نادری نماینده مردم پاوه و اورامانات درمجلس شورای اسلامی پس از کشته شدن کولبرها در آوار بهمن شنبه ۱۳ بهمن(۹۵)، گفت: «کولبرها پیشمرگان قاچاقچیان سازمان‌دهی شده و کلان شده‌اند.» او گفت که «مسئولان به جای برخورد قاطع با قاچاق کلان و سازمان‌دهی شده که اقتصاد کشور را فلج کرده؛خود را مشغول قلع و قمع کولبرها کرده‌اند.»

آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، روز ۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ در آستانه «روز کارگر» طی سخنانی از «قاچاق کالا» انتقاد کرد و آن را «بلایی بزرگ و سمّ تولید داخلی» برشمرد و با انتقاد شدید از عدم برخورد جدی با آن گفت: «باید قوی‌ترین اشخاص را مأمور این کار کرد و دولت، ضمن تقویت دستگاه‌های ذی‌ربط، با قدرت با قاچاق سازمان‌یافته مقابله و برخورد کند.»

رهبر جمهوری اسلامی البته تاکید کرد که «منظور از مبارزه با قاچاق کالا، مقابله با کوله‌برهای(کولبرهای) ضعیفی که در برخی مناطق اجناس کوچک را وارد می‌کنند، نیست؛ بلکه منظور قاچاقچیان بزرگی است که با ده‌ها و صدها کانتینر، اجناس قاچاق، وارد کشور می‌کنند.» او گفت که «گاه جنسی می‌تواند در داخل تولید شود اما واردکنندگانی که سودهای کلان به‌دست می‌آورند، با روش‌های مختلف از جمله رشوه‌های سنگین، تهدید و حتی جنایت، تلاش می‌کنند جلوی تولید آن کالا را بگیرند» و تاکید کرد که «این مسائل، بسیار مهم و امنیتی است و نباید با آنها ساده برخورد کرد.»

درباره میزان دستمزدی که کولبران در قبال پذیرش خطر مرگ دریافت می کنند «تنها ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان» است تا با این پول «زندگی خود و خانواده‌شان را بگذرانند.»

یک کولبر درباره چگونگی کارشان به روزنامه ایران، نزدیک به دولت، گفته است: «هر “باری” را که به نقطه صفر مرزی می‌بریم ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان می‌گیریم، از آن طرف هم اگر بار باشد به داخل کشور می‌آوریم. برای اینکه دستگیر نشویم، شب‌ها بار را جا به جا می‌کنیم، شب‌هایی که در هر قدم خطر مرگ در کمین ماست. ۶ بعد از ظهر راه می‌افتیم و تقریباً ۶ صبح برمی گردیم و این ۱۲ ساعت شاید ۱۰۰ هزار تومان گیرمان بیاید. آن هم به قیمت جان مان.»

کولبران «بیمه ندارند» اما شماری از آنها کارت کولبری دارند. روزنامه آفتاب یزد به نقل از یکی از کولبران در روستاهای سردشت نوشته است: «سمت پیرانشهر کارت کولبری دارند و از بازارچه‌ای که برایشان گذاشته‌اند وسایل برقی هم می‌برند اما سردشتی‌ها نه کارت دارند و نه بازارچه‌ای. ما بیشتر خوراکی می‌آوریم» و به کولبرانی که کارت کولبری ندارند «کیلویی کرایه راه» می دهند آنهم «کیلویی ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰۰ تومان.»

این روزنامه با اشاره به اینکه «بعضی‌ها این کارت‌ها را دارند و می‌توانند برای کولبر قاطر هم ببرند»، نوشته که شرایط دریافت این کارت «خیلی سخت است. این کارت را به جوان‌ها نمی‌دهند. باید کار پایان خدمت سربازی، زن و هزار شرط و شروط دیگر داشته باشند تا بتوانند این کارت را بگیرند. هر کسی شامل این کارت نمی‌شود. اینجا هم از بیکاری مردم کولبری می‌کنند. در منطقه سردشت هم کارت کولبری نیست. آنهایی که کارت ندارند نوبتی کولبری می‌کنند که هفته‌ای یک‌بار به آنها نوبت می‌رسد. آن هم با ۷۵ هزار تومان. آنهایی که کارت ندارند باید به همین صورت زیر بهمن بمانند، سرما بخورند یا یخ بزنند.»

روزنامه ایران در گزارشی از پدیده کولبری نوشته است: «درآمدهای اصلی به جیب صاحبان بار می‌رود. مردانی که به دور از تمام این دغدغه‌ها در گوشه گرمی نشسته‌اند و چرتکه به‌دست حساب می‌کنند که امروز چقدر بار منتقل شد و چقدر به دارایی هایشان افزوده شده است.»

واکنش ها به مرگ کولبران؛ از نامه سرگشاده به روحانی تا طرح دوفوریتی مجلس

موضوع کولبران و مخصوصا اخبار شلیک به کولبران تا دو سال قبل موضوعی به شدت امنیتی بود و با روزنامه‌نگاران محلی که به آن می‌پرداختند برخورد می‎شد و به همین دلیل آمار دقیقی از کشته شدگان جایی جمع آوری و منتشر نشده اما جدیدا این موضوع به رسانه‌های بزرگ هم راه پیدا کرده و امیدواری بیشتری برای جمع آوری آمار و حل این مشکل به وجود آمده است.

مرگ کولبران بر اثر آوار بهمن اما در هفته دوم بهمن ماه (۹۵) سبب شد تا فعالان مدنی، رسانه‌ها، مقام‌های دولتی و نمایندگان مجلس درباره وضعیت کولبران به اظهار نظر بپردازند.

استاندار آذربایجان غربی ضمن صدور پیام تسلیت به مناسبت درگذشت چهار نفر از هموطنان در حادثه ریزش بهمن در سردشت، در دستور ویژه‌ای، به مدیرکل مدیریت بحران، برای تشکیل تیمی از کارشناسان جهت اعزام به سردشت و بررسی همه جانبه موضوع، مأموریت داد.

اشکان مهدوی نیا، سرپرست فرمانداری سردشت، ۱۲ بهمن ماه(۹۵) پس از مرگ کولبران در آوار بهمن، گفت که «برای حدود ۸ هزار نفر کارت تردد در معابر رسمی مرزی صادر شده است و در تلاش برای افزایش این تعداد هستیم و کولبران دارای کارت تردد، براساس نوبت‌بندی‌های انجام شده در هر ماه، دو الی سه بار می‌توانند از طریق معبر مرزی قاسم‌رش در بخش وزینه و معبر اشکان در بخش مرکزی، کالا و اجناس جابه‌جا کنند.»

عبدالکریم حسین زاده، نماینده نقده و اشنویه، اما در واکنش به این اظهارات فرماندار سردشت، گفت: «مجوز یعنی چه؟! به آنها مجوز می‌دهیم که جان‌شان را در مسیر ناامن کوهستان به خطر بیندازند و آن‌وقت فکر می‌کنیم اقدام خاصی انجام داده‌ایم.»

این نماینده عضو فراکسیون امید که فراکسیونی مرکب از نمایندگان اصلاح طلب و حامیان دولت حسن روحانی است، به اظهار نظر اکتفا نکرد و با همراهی سی نماینده «طرح دوفوریتی ساماندهی کولبران» را تدیون و به مجلس ارائه کردند.

او به روزنامه شرق گفت که «در این طرح دوفوریتی به‌دنبال آن هستیم تا مرزها از این شرایط بیرون بیایند و به مرزهای پایدار و بازرگانی و تجاری تبدیل شوند؛ یعنی هدف از طرح، ایجاد اشتغال و نگاه اقتصادی برای حل معضل کولبران است؛ مسئله‌ای که در چند دهه گذشته همواره از سوی مسئولان نادیده گرفته شده است»

به گفته این نماینده مجلس دهم «جامعه آماری کولبری استان‌های کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه شناسایی شده است و مبتنی بر داده‌های به‌دست‌آمده می‌توان برای ارائه بیمه تأمین اجتماعی به این قشر محروم از جامعه اقدام کرد.»

همچنین ۶۰ تن از فعالان‌مدنی و سیاسی با انتشار نامه‌ای سرگشاده به حسن روحانی رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، در پی جان باختن تعدادی از کولبران در منطقه «بیوران» شهرستان سردشت، خواستار رسیدگی به وضعیت کولبران در مناطق مرزی کردستان ایران شدند.

امضاکنندگان نامه سرگشاده از حسن روحانی و نمایندگان خواستند تا «نظر به جایگاه قانونی و حقوقی و مسئولیتی که مردم به شما سپرده‌اند در کوتاه‌مدت اقدامات مثبتی برای حمایت و دلجویی از ‌آسیب‌دیدگان انجام دهید و در درازمدت در جهت توسعه این مناطق و ایجاد مشاغلی که شهروندان بتوانند از حقوق قانونی و شهروندی خویش برخوردار و در کمال آرامش، امنیت و عزت از زندگی سربلندانه‌ای برخوردار باشند، برنامه‌ریزی»کنید.

آنها در این نامه خطاب به حسن روحانی نوشتند: «همانگونه که در قانون اساسی آمده یکی از وظایف دولت ایجاد اشتغال برای همه ملت است، در اصل ۲۸ قانون اساسی آمده است، دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای همه افراد امکان اشتغال بکار با شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد کند، در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز اشتغال مورد توجه قرار گرفته است و در ماده ۲۳ آمده است که هر انسانی حق دارد که صاحب شغل بوده و آزادانه شغل خود را انتخاب کند، شرایط کاری منصفانه خود را دارا باشد و سزاوار حمایت در مقابل بیکاری است.

اکنون این پرسش مطرح است که آیا مطابق قانون اساسی ایران یا اعلامیه حقوق بشر امکانات کار و اشتغال برای شهروندان کُرد فراهم آمده است؟ آیا در برخورداری از اشتغال مورد حمایت هستند؟ آیا از شرایط کاری منصفانه برخوردارند؟ آیا امکان انتخاب شغل وجود دارد یا اکثر مردم از سر ناچاری و بالاجبار به مشاغل سخت و طاقت‌فرسائی چون کولبری روی می‌آورند؟ مقایسه آماری در مناطق مختلف کُردستان با دیگر مناطق برخوردار نشان می‌دهدکه کولبری یک انتخاب نیست بلکه یک اجبار است و اگر انتخاب شغل دیگری در کُردستان امکان‌پذیر بود بدون تردید اکثریت کولبران به این حرفه طاقت‌فرسا روی نمی‌آوردند.»

در بخشی از این نامه نیز با تاکید بر اینکه «مقایسه شاخص‌های توسعه اقتصادی کوردستان با دیگر مناطق کشور، از وجود نابرابری در امر سرمایه‌گذاری و عدم توجه دولت به این مناطق حکایت دارد»، از برخورد با کولبران توسط دولت یا دستگاه های امنیتی و انتظامی تحت عنوان مبارزه با «قاچاق» انتقاد کرده و نوشتند: «بسیاری از مردم کُردستان، مبنای ارزش‌گذاری مشاغل را “حلال و حرام بودن کالای مورد معامله و نه نتیجه مطلوب یا نامطلوب بودن آن در نظام اقتصادی” می‌دانند و چون “کولبران به عنوان افرادی شریف و زحمتکش در پی کسب معیشت و روزی حلال هستند”، مورد تقدیر مردمند.»

امضاء کنندگان نامه که میان آنها چهره هایی چون عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت محمدخاتمی در دوره اصلاحات نیز دیده می شود از حسن روحانی خواستند در «کوتاه‌مدت اقدامات مثبتی برای حمایت و دلجویی» از ‌آسیب‌دیدگان در حوادث اخیر برای کولبران اقدام کند و « در درازمدت در جهت توسعه این مناطق و ایجاد مشاغلی که شهروندان بتوانند از حقوق قانونی و شهروندی خویش برخوردار و در کمال آرامش، امنیت و عزت از زندگی سربلندانه‌ای برخوردار باشند.»

واکنش وزارت اطلاعات؛ تهدید یک کولبر به دلیل مصاحبه با رسانه‌‌ها

با وجود اینکه وضعیت کولبران به دلیل مرگ تاثر برانگیز شماری از آنها در طی ماه‌های گذشته به تیتر اصلی برخی از رسانه ها و روزنامه های ایران تبدیل شد، اما پس از آنکه خضر عسکرزاده، کولبر ۷۰ ساله اهل پیرانشهر، که در یک گزارش بی بی سی فارسی در مورد وضعیت کولبران به سوالات خبرنگار این شبکه پاسخ داده بود «از سوی اداره اطلاعات پیرانشهر احضار و مورد تهدید قرار گرفت.»

این کولبر کُرد گفت که «بعد از انتشار گزارشی در مورد کولبران در شبکه بی بی سی، کارت تردد من از سوی هنگ مرزی گرفته شد و بعد از اینکه مجددا برای تحویل کارت مراجعه کردم به من اطلاع دادند که کارتت دست اداره اطلاعات پیرانشهر است» و روز ۱۳ بهمن ماه وقتی برای تحویل کارت به اداره اطلاعات مراجعه کردم، مامورا «اداره اطلاعات در خصوص اون صحبتهای که در گزارش بی بی سی منتشر شده، مرا مورد بازجویی قرار دادند. آنها گفتند: تو نمی‌باست اجازه میدادی از خودت و بارت فیلم بگیرند و باید با آنان برخورد می‌کردی. چرا تو جلوی دوربین این بار سنگین را روی کولت گذاشتی و حرکت کردی؟! تو با این کارت آبروی کشور ما رو بردی و به همین خاطر، ما هم کارتت را باطل می‌کنیم.»

خضر عسکرزاده که از یک بیماری رنج می برد و در شبکه‌های اجتماعی شماری از کاربران خواهان یاری او برای رفع بیماری شده اند، گفت که در پاسخ ماموران تاکید کرده که «من توی خاک کشور دیگری(عراق) بودم و آن بار سنگینی که توی اون فیلم منشر شده، هر بار من روی کولم میزارم و می‌آورم و در مصاحبه هم چیزی دروغی نگفته‌ام، تنها در مورد شرایط سخت کولبری و زندگی خودم حرف زده‌ام.»

این کولبر ۷۰ ساله گفت: «این مناطق ما که نه کارخانه و نه جایی برای کار دارد و من هم خودم نه زمین کشاورزی دارم و نه دکانی. از وقتی که یادم میاید من دارم کولبری می‌کنم قبلا غیرقانونی بود و از راه کوهستانی و سخت انجام میدادیم الان هم که اینجا مرز رسمی باز شده و به صورت قانونی هر هفته یک بار حق آوردن بار رو داریم.»

مشکلات دیرپای کولبران، تلاش فعالان مدنی و روزنه‌های امید

اگرچه طی یک دهه گذشته گذشته به دلیل نگاه امنیتی حکومت به موضوع کولبران، این مشکل کمتر در رسانه‌های رسمی و ادبیات مسئولان ظاهر می‌شد ولی فعالان مدنی و حقوق بشر با پرداختن و مستند کردن مشکلات گسترده کولبران تلاش زیادی در راه مطرح کردن این معضل در فضای عمومی داشتند، تلاشی که در نهایت با مرگ پی در پی کولبران به نتیجه رسید.

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران در شهریور ۱۳۹۱ با ارسال نامه‌ای به مقامات ایرانی از آنها خواست که استفاده از نیروی مرگبار علیه کولبران و کاسبکاران غیر مسلح را متوقف و سیاست خود در خصوص ساکنین مناطق مرزهای غربی ایران را بازنگری کند. کمپین همچنین از دولت ایران خواسته بود تا طرح انسداد مرزهای خود را تا اصلاح کامل و برطرف کردن کاستی‌های موجود متوقف کند و الویت طرح را جان و سلامتی ساکنین مناطق مرزی قرار دهد.

همراه این نامه کمپین گزارشی با عنوان “مرزهای خطرناک، قتلهای سنگدلانه: مستندسازی کشتار کولبران در مرزهای غربی ایران،” را ضمیمه کرد که نقض گستردۀ حقوق بشر در استانهای مرزی ایران را مستند می‌ساخت. این گزارش شامل موارد متعددی از قتل بی دلیل کولبران مرزی به دست ماموران امنیتی در مرزها است.