سامان نسیم، زندانی سیاسی کُرد با گذشت بیش از ۵ سال و ۷ ماه از بازداشت همچنان به صورت بلاتکلیف در زندان مرکزی ارومیه بسر می‌برد.

به گزارش شبکه حقوق بشر کُردستان، روز یک شنبه ۱۵ اسفندماه جلسه غیر رسمی دادگاهی سامان نسیم در شعبه ۱۲ دادگاه جزایی ارومیه  با حضور پزشکان کمیسون پزشکی قانونی ارومیه برگزار شد. در این جلسه بار دیگر دو پزشک این کمیسیون با حضور در دادگاه علی‌رغم وجود مدارک قانونی دال بر اینکه سامان نسیم در زمان بازداشت زیر ۱۸ سال سن داشته اما آنان همچنان بر نظر «سلامتی عقلی و بلوغ» وی در زمان بازداشت تاکید کرده‌اند.

این منبع أگاه به پرونده سامان نسیم به شبکه حقوق بشر کُردستان گفت: پیشتر نظر کمیسیون پزشکی قانونی خیلی مبهم و تا حدی علیه سامان بوده که با اعتراض وکیل تسخیری سامان مواجه شده و قاضی نیز تصمیم به برگزاری یک جلسه غیر رسمی با حضور هر سه پزشک کمیسیون پزشک قانونی گرفت اما در این جلسه که روز ۱۵ اسفندماه برگزار شد وکیل تسخیری سامان حضور نداشته است.

به گفته این منبع، در این جلسه بار دیگر پزشکان کمیسیون تنها اقدام به پرسش تاریخ تولد و سن از سامان نسیم کرده و قاضی نیز اعلام کرده که بار دیگر باید سامان در کمیسیون پزشکی قانونی در بیمارستان رازی ارومیه مورد برسی قرار بگیرد و نظر نهایی و بدون ابهام این کمیسیون به دادگاه اعلام شود تا بر اساس آن جلسه نهایی دادگاه برگزار شود و متعاقب آن نیز حکم صادر شود.

پیشتر در روز ۱۷ شهریورماه جلسه دادگاه سامان نسیم در شعبه ۱۲ دادگاهی جزایی ارومیه با حضور وکیل تسخیری این زندانی سیاسی برگزار شده بود. در این جلسه «قاضی عرب‌باغی»، رئیس شعبه ۱۲ در خصوص «اتهام محاربه» سوالاتی از سامان نسیم پرسیده و بعدا بنابه درخواست وکیل تسخیری، قاضی موافقت کرده که جلسه‌ی دیگری برای اخذ آخرین دفاع برگزار شود.

سامان نسیم، متولد ۲۹ شهریورماه سال ۷۲ شهر مریوان در ۲۷ تیرماه سال ۹۰ زمانی که زیر ۱۸ سال سن داشت، توسط نیروهای سپاه پاسداران در مرز سردشت بازداشت شد.

این زندانی سیاسی در بهمن ماه سال ۹۳ با انتشار یک نامه سرگشاده در خصوص وضعیتش در زمان بازداشت و شکنجه‌ها در بازداشتگاه امنیتی شهر ارومیه می‌گوید “ این آغازی بود برای ۹۷ روز شکنجه و عذاب. در تمام مدتی که در بازداشت بودم به هر شیوه و با هر وسیله ای شکنجه گردیدم. روزهای ابتدایی میزان شکنجه ها به حدی بود که توان راه رفتن نداشتم. تمام اعضای بدنم سیاه و کبود شده بود. برای ساعتها از دست ها و پاهایم آویزانم کردند. در تمام مدت زمان بازداشت بازجویی و شکنجه چشم بندی بر روی چشمانم بود که امکان رویت ماموران شکنجه و بازجو برایم میسر نبود. تمام روشهای غیر انسانی و غیرقانونی را برای گرفتن اعتراف از من بکار گرفته شد. بارها به من گفتند که اعضای خانواده ات شامل پدر و مادر و برادرم را دستگیر کرده‌اند، به من می‌گفتند که تو را هم مانند رفقایت با لودر خاک می کنیم. می‌گفتند همینجا می‌کشیمت و روی قبرت بتون می ریزیم!.”

این زندانی سیاسی درباره صدور حکم اعدام شدر نامه‌اش چنین می‌گوید “ در یک نوبت دادگاهی شدم که تغییری در سناریو یاز پیش تعیین شده نداشت. بعد از ابلاغ حکم در تاریخ ۲۸/۱۱/۹۱ ار مهاباد با تدابیر شدید امنیتی با توهین و بدرفتاری ماموران بدرقه به زندان مرکزی ارومیه منتقل شدم و حکم اعدام صادر شده از سوی دادگاه انقلاب مهاباد نیز بعد از دو سال از سوی دیوان عالی کشور تایید گردید. نتیجه درخواست اعاده دادرسی اینجانب هنوز نامعلوم می باشد و به دلیل قطعی بودن حکم هر لحظه اجرای حکم من وجود دارد.”

آذرماه سال ۹۲ بعد از قطعی شدن حکم در شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور پرونده جهت اجرای حکم به اجرای احکام زندان ارسال شد و نهایتا به وکیل اعلام شد که در تاریخ ۳۰ بهمن‌ماه سال ۹۳ حکم اعدام اجرا خواهد شد.

روز چهار شنبه ۲۹ بهمن ماه سال ۹۳ سامان به همراه پنج زندانی سیاسی دیگر محکوم به اعدام به نامهای سیروان نژاوی، ابراهیم عیسی‌پور، یونس آقایان، علی و حبیب افشاری از بندهای خویش به بخش اعزام زندان مرکزی ارومیه منتقل شدند و در آنجا هر ۶ زندانی به صورت گروه دو نفره از هم جدا شده و توسط کاروان ماموران وزارت اطلاعات علی و حبیب افشاری به زندان قزوین، سامان نسیم و یونس آقایان به زندان زنجان و سیروان نژاوی و ابراهیم عیسی‌پور به زندان مرکزی تبریز منتقل شدند.

سامان نسیم و یونس آقایان به مدت یک هفته در یک سلول عمومی در قرنطیه‌ زندان زنجان نگهداری شده و بعدا به سلولهای انفرادی بازداشتگاه اداره اطلاعات زنجان منتقل شدند. هر دو زندانی به مدت ۱۲۰ روز بدون حق ملاقات و تماس با خانواده در سلول نگهداری شده بودند. در این مدت ماموران امنیتی اعلام کرده هر لحظه احتمال اجرای حکم آنها وجود دارد و تحمل این شرایط سخت سبب شده بود که سامان نسیم خود درخواست اجرای سریع حکمش بکند تا از این وضعیت که به مانند کابوس برایش بوده است، رهایی یابد.

بعد از این چهار ماه دوباره به زندان زنجان منتقل شده و اینبار به بند عمومی داخل زندان منتقل شدند. روز ۲۰ تیرماه بعد از نزیک ۵ ماه بی‌خبری مطلق این زندانی با خانواده خویش تماس تلفنی گرفت و از نگهداری خویش در زندان زنجان خبر داد. بعدا در ۲۸ شهریورماه این زندانی سیاسی از زندان مرکزی زنجان مجددا به زندان مرکزی ارومیه منتقل شد.