بازهم انفجار مین بازهم کشته شدن کودکی و باز هم بی تفاوتی مرکز مین زدایی و نهاد ملی مین در قبال جان شهروندان.
«محمد الیاسی» کودک ۸ ساله اهل «روستای چه کو» در بازی کودکانه خود در کنار «رودخانه زاب» در شهرستان سردشت هیچ گاه فکر نمیکرد آن روز شوم اخرین روز زندگیاش باشد. مینی که باعث کاشته شدهی مخاصمات و جنگ بزرگسالان بود جان کودکی را گرفت که هنوز نمیدانست دنیا روی پلیدی دارد به نام جنگ. هنوز ۸ ساله بود که با انفجار مینی که ساخت یک کمپانی بزرگ بین المللی بود جان داد. محمد و صدها محمد دیگر در این مناطق آلوده تا کنون قربانی مین شدهاند و هر بار نیز فعالان این حوزه به حکومت هشدار دادند که ترتیبات امنیتی را در این مناطق بیشتر کند. «بهزاد کریمی» سال گذشته در «لنگریز مریوان» قربانی انفجار مین شد. بهزاد هم «۱۱ ساله» بود. پیشتر نیز «محمد هادی پیکانی» در حادثه انفجار مین در «کنجانچم ایلام» جانش را از دست داد.
تنها با یک جستجوی ساده در اینترنت به صدها مورد انفجار مین در سالهای اخیر برخورد میکنید که قربانی اصلی آن کودکان بودهاند.
بارها گفته شده است و حتی در سازمان های بین المللی داد سخن دادهایم که مسولیت اصلی این حوادث بطور مستقیم با مرکز مین زدایی ایران و وزارت دفاع جمهوری اسلامی است. چرا که تنها با حصار کشی و علامت گذاری این مناطق آلوده و مشکوک به آلودگی میتواند از بروز بسیاری از این حوادث جلوگیری کند و این درحالی است که نه تنها این کار انجام نمیشود بلکه متاسفانه این مناطق از طرف دولت اعلام اتمام پاکسازی میشود و این اعتمادی را در بین مردم مدنی بوجود خواهد آورد که با خیالی آسوده به این مناطق رفت و آمد کنند و همین موضوع باعث این گونه فجایع میشود.
وجود بیش از ۷۰۰ پایگاه متروک مین گذاری شده و شصت هزار هکتار الودگی مین در این استان باعث گردیده تراکم زیادی از مصدومان و بطور کلی قربانیان مین به نسبت حجم آلودگی در این استان باشد شهرهای پیرانشهر و سردشت در این استان بیشترین حجم مصدومان مین را در کل کشور به تناسب مقدار الودگی دارند.
هنوز هم میتوان تنها با کار اطلاع رسانی و علامتگذاری مرتب و دقیق برمبنای استاندارد های بین المللی از این گونه حوادث جلوگیری کرد اما هیچ واکنش مثبتی از سمت مرکز مین زدایی و حتی نهاد های دیگری مانند هلال احمر و بهزیستی در این مورد دیده نمیشود و تنها راه کار افزایش فعالیت نهاد های غیر دولتی و حتی افراد حقیقی در این رابطه است.
در پایان مسئولیت های نهاد ملی مین را دوباره به مسئولین یاد اوری مینماییم شاید از خواب سنگینی که فرو رفته اند بیدار شده و فکری برای کودکان این مناطق الوده به مین بنمایند.
بررسی فنی براساس «استانداردهای پاکسازی» تدوین شده در «متمم ۲ استانداردهای جهانی» در آخرین نسخه بهروزرسانی شدهی آن در سال ۲۰۱۳ است. در این «دستورالعمل جهانی (IMAS)» «بخش ۷.۱۱ »در مورد مسوولیت کارفرما در «بند ب »این بخش توضیح داده شده است که: «مناطق خطرناک »باید براساس وجود و قابل اعتماد بودن اطلاعات و مستقیم یا غیرمستقیم بودن شواهد برای هر خطر، به دو دسته «خطرناک مشکوک (SHA)» و «خطرناک قطعی (CHA)» تقسیمبندی شوند. مناطقی که فقط شواهد غیرمستقیم مبنی بر وجود مین دارند باید مناطق خطرناک مشکوک نامیده شوند. مناطقی که شواهد مستقیم مبنی بر وجود مین دارند باید مناطق خطرناک قطعی نامیده و برای هر منطقه «علامتگذاری» مناسب تهیه شود.
این در حالی است که در حادثه منطقه سردشت و بسیاری حوادث مشابه، هیچگونه اطلاعرسانی و یا ثبت علامت صورت نگرفته و همچنین در همان استانداردها در بخش ۸.۱ به صراحت توضیح داده شده است قبل از اتمام و اعلام اتمام پاکسازی و تحویل زمین آلوده باید این زمین تا مدتها تحت نظر گرفته شود و اطمینان حاصل کرد که هیچ شواهدی دال بر آلودگی در زمین نیست، بعد به مراجع ذیریط و مردم و ساکنین محلی اعلام نمود که این منطقه پاک و قابل تردد است در این موارد هیچگاه این قوانین نه اجرا شده و نه پس از رخ دادن حوادث نسبت به علامتگذاری دوباره یا پاکسازی مجدد اقدام شده است.
«مرکز مینزدایی» که ریاست آن برعهده «سردار امیر احمدی» است، در همه حوادث رخ داده هیچ توضیحی در این موارد نداده و مسوولیت این حوادث را در سکوت و بیخبری و عدم رسیدگی به حادثه بعدی پیوند داده است.
در «نشست بیست و هشتم شورای حقوق بشر در ژنو»، «جمهوری اسلامی» پیشنهاد «پاکسازی اصولی میادین مین» را از طرف «کشور بوسنی» (که خود یکی از کشورهای آلوده است) را پذیرفت. این پیشنهاد، یکی از ۲۹۱ پیشنهاد در راستای بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران بوده که جمهوری اسلامی آن را قبول کرد؛ اما تاکنون هیچ نشانهای از بهبود وضعیت در مناطق آلوده علیرغم سپری شدن بیش از یک سال از قبول این پیشنهاد دیده نشده است.
راهکارهای پیشنهادی
برای کاهش میزان قربانیان مین میبایست نهاد ملی مین با تغییرات گسترده در مدیریت و گماردن افراد صاحب فن و متخصصین را در سطوح مدیریتی حسن نیت خود را در پیشبرد امر پاکسازی به اثبات برساند.
۱- نهاد ملی مین باید تضمین نماید که نیازهای آموزش خطر مین با تسهیل و هماهنگی و نظارت در جمعآوری اطلاعات مطابق با استانداردهای بینالمللی صورت گیرد.
۲- باید یک «مرکز اطلاعاتی» راهاندازی شود. این بانک اطلاعاتی باید در برگیرندهی اطلاعات کامل و جامع از وضعیت منطقه، اطلاعات بخشهای دیگری مانند بهداشت و رفاه را در برگیرد تا برای مربیان آموزشی کار آموزش آسانتر گردد. هماکنون به علت وجود دلایل بسیاری از قبیل امنیتی بودن آمار مصدومین و مجروحین، هیچکدام از آموزشدهندگان در این سطح قرار ندارند و آموزش خطر مین به صورت رندوم (تصادفی) صورت میگیرد که این امر نه کافی و نه لازم است.
۳- سازمانهایی که آموزش خطر مین (MRE) را برعهده دارند، میبایست تمام شرایط فوق را برابر با «استانداردهای آیمس» و ا«ستانداردهای بومی» (در ایران هیچ استاندارد بومی وجود ندارد) را مطابقت داده و سنجیده و کم و کاستیهای آن را جهت آموزش اصولی و پایین آوردن تلفات، به واسطهی آموزش صحیح در یک سازمان اطلاعاتی، گردآوری و نسبت به تصحیح و به روزآوری آن اقدام نمایند.
مهمترین راهکار «تغییر اساسی در نحوه پاکسازی میادین مین» است؛ پاکسازی اصولی و مطابق با استانداردهای پاکسازی، تربیت مسوولان و مجموعههای اجرایی زیر نظر مرکز مینزدایی توسط سازمانهای جهانی مانند «(GICHD)» که در این امر فعالیت میکنند و به طور مناسب و مفید نسبت به آموزش عوامل اجرایی در عملیات مینروبی اقدام میکنند از ضروریات فعلی مرکز مینزدایی میباشد .
در پایان یادآوری میشود مسوولیت تمام حوادث انسانی مطابق با استانداردهای بینالمللی و حتی مصوبات داخلی نهاد ملی مین کشور بر عهده وزارت دفاع و مرکز مینزدایی جمهوری اسلامی است.
عیسی بازیار، کارشناس و متخصص پاکسازی میادین مین و گلوله های عمل نکرده