کودکان زیادی در مرزهای کردستان ناچار هستند به تنهایی مخارج خانوادههایشان را تامین کنند، این کودکان در حالی ترک تحصیل میکنند که هیچ گزینهای بهجر کار پرمخاطره کولبری در برابر خود نمیبینند.
بر اساس آمارهای گردآوری شده از سوی شبکه حقوق بشر کردستان در سال ۲۰۱۹، سه کودک مریوانی به نامهای اسماعیل ساوجینژاد ۱۶ ساله (بر اثر شلیک مستقیم گلوله نیروهای نظامی) و آزاد خسروی ۱۷ ساله و فرهاد خسروی ۱۴ ساله (بر اثر سرمازدگی) از جمله کولبرانی هستند که در مناطق مرزی استان کردستان جان باختند.
شبکه حقوق بشر کردستان در این راستا گفتگویی داشته است با یک کولبر ۱۷ ساله به نام «مسرور» که در مناطق مرزی هورامان کولبری میکند. این کودک کولبر میگوید که تامین مخارج خانواده و زندگی او را ناچار به کار کولبری کرده است.
مسرور دانشآموز سال آخر مدرسه فنی و حرفهای در رشته «تاسیسات حرارتی و برودتی» است. او علاقه زیادی به رشته تحصیلیاش داشته است اما به دلیل کمبود امکانات کارگاه مدرسه از رشتهاش ناامید شده و از دو سال پیش به کولبری روی آورده است. اگرچه دوست داشته است کاری مرتبط با رشته تحصیلیاش پیدا کند اما به این نتیجه رسیده ذاست که تحصیل در آن شرایط هیچ آیندهای ندارد.
او میگوید: «اگر فکر میکردم در مدرسه چیزی یاد میگیرم با جدیت ادامه میدادم و سعی میکردم کاری مرتبط با رشته تحصیلیام در شهرهای دیگر پیدا کنم. اما دو سال تمام در حالی که قرار بود کار با سیستمهای حرارتی و برودتی را به ما یاد بدهند حتا نصب یک سیستم را هم از نزدیک به ما نشان ندادند. برای همین حس کردم که از این رشته چیزی گیرم نخواهد آمد و کولبری را شروع کردم».
مسرور تقریبا هر روز یک مسیر ۳ ساعته را با ماشین طی میکند تا به محل عازمشدن کولبران در مناطق مرزی هورامان برسد. اگر نیروهای مرزبانی کمین نکرده باشند یا اتفاق دیگری نیافتد هنوز سه ساعت تا محل زدن بار، یکی دو ساعت برای بار زدن و ۴ ساعت راه برگشت تا محل اولیه در پیش دارد. بعد از تحویل بار مجددا سه ساعت دیگر با ماشین باید بپیماید تا به منزل خانوادگیاش برگردد.
او همچنین در مورد وضعیتهای خاص مثل برف و سرما، کولاک و کمین نیروهای مرزبانی میگوید: «گاهی پیش آمده است که ۲۴ ساعت طول کشیده تا به محل اولیه برگردیم».
مسرور در طول دو سالی که کار کولبری کرده است صحنههای وحشتناکی را از نزدیک دیده است، مثلا کولبری که از لبه گردنه سر خورده است و با چنگ زدن به یک شاخه درخت خود را میان زمین و آسمان نگه داشته است تا بقیه کولبرها به دادش برسند و نجاتش بدهند. همچنین میگوید در فصل زمستان گاهی همانطور که بار را جابجا میکنیم شلوارها و کفشهایمان یخ میزند بهطوریکه وقتی راه میرویم صدای هماهنگ به هم خوردنشان ما را میترساند.
بر اساس تجربیات مسرور، نیروهای بومی مرزبانی از آنجایی که با رنج کولبران آشنا هستند به سمت کسی شلیک نمیکنند و تنها به بازرسی بارهای مشکوک اکتفا میکنند. اما نیروهایی که از استانهای دیگر عازم میشوند معمولا بدون اینکه هشدار بدهند شلیک میکنند.
او میگوید دستمزدی که برای هر بار دریافت میکنند به وزن بار و سختی راه بستگی دارد، بارها از ۲۰ تا ۳۵ کیلوگرم وزن دارند، بیشترین دستمزد برای حمل سنگینترین بار در راههای طاقتفرسا ۱۰۰ هزار تومان است که حدود نیمی از آن صرف مخارج رفتوآمد و غذا و برای بعضیها سیگار میشود.
مسرور در حال حاضر از ناحیه رباط پا دچار آسیبدیدگی شده است و در حالی که نیاز جدی به مراقبت پزشکی دارد، از آنجایی که پدرش شغل ثابتی ندارد مجبور است هر روز کولبری کند تا مخارج خانواده را تامین کند.
در خصوص اینکه چرا بعضی از کولبرها با آگاهی از وضعیت آب و هوایی و احتمال گرفتارشدن در برف و سرما عازم مرزها میشوند میگوید «بسیاری از این کولبرها نمیتوانند کارشان را برای یک روز هم تعطیل کنند، آنها خانوادههای پرجمعیت دارند و ناچارند در هر وضعیتی کار کنند». و با خنده ادامه میدهد: «تازه در هواهای برفی نیروهای مرزبانی کمتر دیده میشوند و کمین نمیکنند».
در گروهی که مسرور با آنها کولبری میکند چند کودک دیگر نیز کولبری میکنند اما هیچ زنی در گروه آنها نیست. اما به گفته مسرور در مرزهای دیگر کولبران زن هم هستند. او میگوید احتمال گرفتار شدن کودکان چه در کمینها و چه در جریان حوادث طبیعی از سایرین خیلی بیشتر است و همین کار آنها را سختتر هم میکند.
اواخر آذرماه سال جاری «فرهاد خسروی» و«آزاد خسروی»، دو برادر۱۴ و ۱۷ ساله کولبر اهل روستای «نی» مریوان در حالی که جهت کولبری عازم گردنه تته هورامان شده بودند گرفتار کولاک و سرما شدند. جسدهای یخزده این دو کولبر نوجوان در روزهای ۲۶ و ۲۹ آذرماه توسط شهروندان پیدا شد.